او گفت: "من فکر می کنم می توانم بگویم که چه کسی مرتکب اشتباه شده است."


دراکو مالفوی قرمز نبود، اما در رنگ های شاداب او ظاهر صورتی ظاهر شد.


"من مراقب بودم اگر شما بود، پاتر،" او به آرامی گفت. "به استثنای اینکه شما یک کمیته چند نفره هستید، به همان شیوه ای که والدین خود را دنبال می کنید، به همان شیوه عمل می کنید. آنها نمیدانند چه چیزی برای آنها مفید است. شما با رفراف مثل ویزلی ها و هقرض ها چسبیده اید و آن را بر روی شما می پوشانید. "


هر دو هری و ران ایستادند.


ران گفت: "بگو دوباره"، صورتش قرمز به نظر می رسید.


"اوه، شما قصد دارید با ما مبارزه کنید، آیا شما؟" مالفوی عصبی شد.


هری گفت: "مگر اینکه در حال حاضر بیرون بیایید، شجاعتر از آنکه احساس کنید، چون کراب و گیله خیلی بزرگتر از او بودند یا رون.


"اما ما احساس می کنیم مانند ترک، آیا ما، پسران؟ ما تمام مواد غذایی خود را خورده ایم و هنوز به نظر می رسد برخی از آنها وجود دارد. "


گیل به سمت قورباغه های شکلاتی در کنار رون رسیدن - رون به سمت جلو حرکت کرد، اما قبل از اینکه او به گیل دست بزند، گیل گریه را تکان داد.


Scabbers موش را از انگشت خود آویزان کرد، دندان های تیز کوچک که عمیق به ناخن گایل فرو رفتند - کراوب و مالفوی پشت سر گذاشتند و گویل را زدند و Scabbers را دور و دور کرد، و هنگامی که Scabbers در نهایت پرواز کرد و به پنجره ضربه زد، همه سه نفر از آنها ناپدید شدند یک بار. شاید آنها تصور می کردند که موش های بیشتری در میان شیرینی ها وجود دارند یا شاید آنها شنیده ها را شنیده باشند، زیرا یک دوم بعد هرمیون گرنجر وارد شد.


او گفت: "چه اتفاقی افتاده است؟" نگاهی به شیرینی ها در سراسر زمین و رون را با چشمانش برداشت.


ران به هری گفت: "فکر می کنم او از دست رفته است." او در Scabbers نزدیک تر نگاه کرد. "نه - من باور نمی کنم - او دوباره به خواب رفته است."


و بنابراین او بود


"قبل از مالفوی دیدید؟"



هری در جلسه خود در کوچه Diagon توضیح داد.


رون تیره گفت: "من از خانواده اش شنیده ام." "آنها یکی از اولین کسانی بودند که بعد از اینکه شما ناپدید شد، به سمت ما آمدند. گفتند که آنها شده اذیت شده اند پدرم این را باور نمی کند او می گوید پدر مالفوی به دردسر نیامد تا به طرف تاریکی برود. »او به هرمیون تبدیل شد. "آیا ما می توانیم به شما کمک کنیم؟"



مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

قلعه ای عظیم مدیریت وبلاگ طنین صدای عشق استاد معین نوشته های یک فلانی شهيده خواهم شد طالبی اسبوئی Miguel چت ، چت روم چت برگ چت روم موبایل چت آنلاین چت تلفن همراه کانال اموزش فتوشاپ وایسا دنیا